آیا شخصیت انسانها در علاقهمندی به طبیعت نقش دارد؟
بررسی علمی تازهای در ایران که توسط انجمن آوای بوم انجام شده است، پاسخ این پرسش را در قالب یک مطالعهی ششماهه ارائه میدهد.
در دنیایی که از انسان تا پرنده، همه تحت فشارهای زیستمحیطی و روانی قرار گرفتهاند، فعالیتهایی که بتوانند میان انسان و طبیعت پیوندی دوباره ایجاد کنند، بیش از پیش اهمیت یافتهاند. یکی از این فعالیتها، پرندهنگری است: تجربهای ساده اما عمیق که میتواند همزمان ذهن انسان را آرام و نگاه او را به محیط پیرامون حساستر کند.
اما چرا برخی افراد از همان اولین تجربهی پرندهنگری جذب آن میشوند، و برخی دیگر نه؟
پژوهشی تازه به این پرسش پاسخ داده و نشان داده است که ویژگیهای شخصیتی انسانها میتواند نقش تعیینکنندهای در میزان علاقه و ماندگاری آنها در پرندهنگری داشته باشد.
انتشار مقاله در مجله علمی Ecopsychology
این مقاله با عنوان «Personality Traits Influence Birdwatching Interest: A 6-Month Study in Iran» توسط ایمان ابراهیمی، فاطمه کاظمی و محمدعلی آقاابراهیمی نگاشته شده و در ژوئن ۲۰۲۵ در مجله بینالمللی Ecopsychology منتشر شده است.
پژوهش بر روی ۸۵ نفر از ساکنان شهر اصفهان انجام شده که هیچ تجربهی قبلی در پرندهنگری نداشتند. شرکتکنندگان پس از ارزیابی ویژگیهای شخصیتی خود، در سه جلسه آموزشی و یک سفر پرندهنگری یکروزه به تالاب چغاخور شرکت کردند. علاقهی آنها به پرندهنگری بلافاصله پس از سفر و شش ماه بعد مورد سنجش قرار گرفت.
پنج عامل شخصیتی چیستند؟
پایهی این تحقیق، مدل «پنج عاملی شخصیت» یا همان Big Five است؛ یکی از معتبرترین نظریههای روانشناسی شخصیت در جهان. این مدل بر پنج ویژگی کلیدی تمرکز دارد:
گشودگی به تجربه (Openness): افراد کنجکاو، اهل تخیل و مشتاق تجربههای نو. این ویژگی بهطور چشمگیری با علاقه به طبیعت، هنر و یادگیری مرتبط است.
توافقپذیری (Agreeableness): مهربانی، همدلی، و تمایل به همکاری با دیگران. افراد توافقپذیر در تعاملهای اجتماعی فعالتر و همکاریجوترند.
باوجدان بودن (Conscientiousness): انضباط، دقت، و تعهد. این افراد معمولاً برنامهریزیشده عمل میکنند و بهراحتی یک مسیر را دنبال میکنند.
برونگرایی (Extraversion): تمایل به تعامل، انرژی اجتماعی، و لذت از جمع.
روانرنجوری (Neuroticism): میزان حساسیت به استرس، اضطراب و ناپایداری هیجانی.
چه کسانی جذب پرندهنگری میشوند؟
نتایج این مطالعه نشان داد که افراد دارای ویژگی گشودگی به تجربه، علاقهی بسیار بیشتری به پرندهنگری داشتند و این علاقه شش ماه بعد نیز پایدار مانده بود. این گروه از افراد، بیشتر خود را «پرندهنگر» میدانستند و ارتباط عمیقتری با تجربهی دیدن پرندگان برقرار کردند.
همچنین توافقپذیری و باوجدان بودن دو ویژگی دیگری بودند که با علاقهمندی و تداوم مشارکت در فعالیتهای مرتبط با طبیعت همبستگی مثبت داشتند. در مقابل، روانرنجوری تأثیر منفی داشت؛ یعنی افراد با اضطراب و حساسیت بالا، کمتر با این تجربه ارتباط گرفتند و کمتر آن را ادامه دادند.
جالب است بدانیم که برونگرایی تأثیر خاصی نداشت؛ یعنی صرفاً اجتماعی بودن بهتنهایی دلیل کافی برای علاقهمندی به پرندگان نبود.
از روانشناسی تا حفاظت از طبیعت
این تحقیق نه تنها از منظر روانشناسی محیطی (Ecopsychology) اهمیت دارد، بلکه برای فعالان حوزهی محیط زیست و آموزش طبیعت نیز یافتههایی کاربردی ارائه میدهد.
در شرایطی که بحرانهای زیستمحیطی نیازمند مشارکت گسترده مردم هستند، شناخت ویژگیهای فردی افراد میتواند به طراحی بهتر برنامههای آموزشی و آگاهیبخش کمک کند. اگر بدانیم چه افرادی مستعد پیوند عمیق با طبیعتاند، میتوانیم برنامههای هدفمندتری برای حفظ تنوع زیستی طراحی کنیم.
بهعلاوه، این یافتهها نشان میدهند که پرندهنگری چیزی فراتر از یک سرگرمی ساده است؛ یک مسیر برای تقویت سلامت روان، افزایش احساس معناداری در زندگی، و بازگشت به رابطهی فراموششدهی انسان و طبیعت.
این خبر به نقل از انجمن حفاظت پرندگان آوای بوم و به نگارش ایمان ابراهیمی تهیه شده است.