آرزو اشرفیزاده، مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابها، از موفقیتهای مهم ایران در نشست جهانی رامسر و نقشآفرینی چشمگیر کشور در مدیریت و حفاظت تالابها خبر داد.آرزو اشرفیزاده، مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابها سازمان حفاظت محیط زیست، ضمن اعلام دستاوردهای برجسته جمهوری اسلامی ایران در پانزدهمین اجلاس جهانی کنوانسیون رامسر (COP15) که از اول تا نهم مرداد ۱۴۰۴ در زیمبابوه برگزار شد، گفت: ((حضور فعال و مشارکت راهبردی ایران در این اجلاس، نشاندهنده عزم جدی کشور برای حفاظت و مدیریت پایدار تالابهاست)).وی افزود: ((در این اجلاس، جمهوری اسلامی ایران موفق شد به عضویت کمیته دائمی کنوانسیون رامسر که متشکل از نمایندگان ۱۸ کشور است، انتخاب شود. این کمیته نقش کلیدی در تصمیمگیریهای استراتژیک بین دو اجلاس اصلی دارد)). مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابها تصریح کرد: ((علاوه بر این، ایران به عنوان نایبرئیس اجلاس برگزیده شد و مسئولیت ریاست مشترک تدوین برنامه استراتژیک کنوانسیون را نیز بر عهده گرفت که این موضوع جایگاه موثر کشور را در سطح بینالمللی تثبیت میکند)).اشرفیزاده همچنین از تمدید فعالیت مرکز منطقهای رامسر در ایران به مدت سه سال خبر داد و یادآور شد: ((گزارش عملکرد موفق این مرکز موجب شد که دبیرکل کنوانسیون حمایت کامل خود را اعلام کند و فعالیت مرکز در غرب و مرکز آسیا برای دوره جدید تضمین شود)) .وی در ادامه اشاره کرد که در حاشیه اجلاس، شهردار بابل به نمایندگی از سه شهر تالابی ایران گواهینامه “شهر تالابی” را دریافت کرد و ایران به عضویت کمیته ارزیابی شهرهای تالابی جهان درآمد.اشرفیزاده درباره مسائل زیستمحیطی مطرحشده نیز گفت: ((وضعیت بحرانی تالاب هامون و آتشسوزیهای تالاب هورالعظیم در دیدار با دبیرکل کنوانسیون رامسر مورد بررسی قرار گرفت و پیشنهاد مأموریت مشورتی برای بررسی وضعیت تالاب هامون ارائه شد)).وی افزود: ((هیأت ایرانی در نشستهای دو جانبه با نمایندگان عمان و چین درباره موضوعات مهمی از جمله آلودگی نفتی، احیای جنگلهای مانگرو و حفاظت از تنوع زیستی تبادل نظر کرد و بر توسعه تفاهمنامههای همکاری تأکید شد)).اشرفیزاده در پایان با ابراز خوشحالی از کسب جایزه “قهرمان تالابی جوان جهان” توسط ایمان ابراهیمی گفت: این موفقیت نمادی از حضور فعال و پرتوان نسل جوان کشور در عرصه حفاظت از تالابها و محیط زیست است.
مدیرکل حفاظت محیطزیست اصفهان گفت: فعالیت شرکت پتاس در ۱۳ کیلومتری تالاب گاوخونی به دلیل نبود مطالعات کامل هیدرولوژی متوقف شد تا از تبعات زیستمحیطی مشابه دریاچه ارومیه جلوگیری شود. به گزارش«پارما»، داریوش گل علیزاده مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اصفهان در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: فعالیت شرکت پتاس در نزدیکی تالاب گاوخونی واقع در ۱۳ کیلومتری غرب این تالاب ارزشمند به دلیل نبود مطالعات جامع زیستمحیطی و هیدرولوژیکی و نامشخص بودن اثرات آن بر حیات تالاب متوقف شد تا از تبعات زیست محیطی مشابه دریاچه ارومیه جلوگیری شود.
وی افزود: امروز دوشنبه پس از بازدید مشترکی که به همراه مدیران اداره کل صنعت، معدن و تجارت استان از این مجموعه داشتیم، مشخص شد این شرکت صرفاً مجوز اکتشاف دریافت کرده و بدون مجوز بهرهبرداری اقدام به حفر کانال و احداث حوضچه برای استحصال پتاس کرده است. مدیرکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان توضیح داد: این شرکت با حفر کانال، آبهای سطحی را جمعآوری و به حوضچههای تبخیری منتقل میکند تا پتاس استحصال شود اما به دلیل نبود مطالعات هیدرولوژیکی و نگرانی از تأثیرات سو بر سفرههای آب زیرزمینی و حیات تالاب گاوخونی، امروز دستور توقف عملیات صادر شد.
گل علیزاده افزود: این شرکت حتی گزارش اولیه اکتشاف را به اداره صنعت، معدن و تجارت استان ارائه نکرده و موظف شده است مستندات و مطالعات کامل هیدرولوژی منطقه را تحویل دهد.به گفته مدیرکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان، این واحد در حال احداث حوضچه دوم بود که فعالیت آن متوقف شد وی با اشاره به تجربه تلخ دریاچه ارومیه، تأکید کرد: نباید اجازه دهیم زهکشیها و کانالهای ایجادشده، رژیم هیدرولوژیکی سفرههای آب زیرزمینی تالاب گاوخونی را مختل کند.
گل علیزاده همچنین به مشکل قانونی ماده ۲۴ مکرر قانون معادن اشاره کرد که بر اساس آن فعالیتهای معدنی خارج از مناطق چهارگانه محیطزیستی نیازی به استعلام از سازمان حفاظت محیطزیست ندارد.وی این موضوع را یکی از عوامل آسیبزا دانست و خاطرنشان کرد: با استاندار اصفهان رایزنی کردیم تا با تصویب مصوبهای در استان استعلام از محیطزیست برای فعالیتهای معدنی الزامی شود؛ همچنین پیشنهاد شده است در مواردی که فعالیتهای معدنی ممکن است تبعات اجتماعی داشته باشد از فرمانداریها نیز استعلام گرفته شود تا از هدررفت سرمایهگذاری و نارضایتیهای اجتماعی و زیستمحیطی پیشگیری شود.
مدیرکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان تأکید کرد: مجلس باید ماده ۲۴ مکرر قانون معادن را اصلاح کند تا از بروز مشکلات مشابه در آینده جلوگیری شود.گل علیزاده اضافه کرد: فعالیتهای اکتشافی و بهرهبرداری این شرکت تا زمان ارائه مستندات و تصمیمگیری نهایی متوقف باقی خواهد ماند.
در ادامه اجرای برنامه ظرفیتسازی و آگاهیرسانی سیپا؛ سلسله کارگاه های مشارکت برای حفظ جهانشهر تالابی ورزنه و تالاب بینالمللی گاوخونی، برگزارشد. به گزارش «پارما» از اداره آموزش و مشارکت های مردمی حفاظت محیط زیست استان اصفهان، شهر تالابی ورزنه میزبان برگزاری نشستی فرهنگی از جنس محیطزیست مورخ ۱۵ و ۱۶ مرداد بود.
این اقدام که با برگزاری سلسله کارگاه های مشارکت برای حفظ جهانشهر تالابی ورزنه و برنامه ظرفیتسازی و آگاهیرسانی(CEPA) تالاب بینالمللی گاوخونی همرا بود، در دو نوبت صبح و بعدازظهر چهار کارگاه برگزارشد.
کارگاه های آموزشی به روش مشارکتی “آشنایی با حیات وحش شاخص تالاب بینالمللی گاوخونی و استفاده از تجربههای زیستهی ذینفعان این حوضه” ویژه همیاران طبیعت و طبیعت دوستان، “تجربه دیروز، توشه راه فردا برای حفاظت از محیطزیست تالاب بینالمللی گاوخونی” ویژه گروه سنی ۱۸ تا ۳۵ سال و “من و الفبای مشارکت برای حفاظت از محیطزیست تالاب بینالمللی گاوخونی” ویژه خردسالان ،به اجرا درآمد. هماندیشی فعالین محیطزیست و دستاندرکاران گردشگری شهر تالابی ورزنه و ذینفعان تالاب بینالمللی گاوخونی، پایان بخش این برنامه بود. این کارگاه ها به همت جمعیت زیستبان پایدار فیروزهای و همکاری تسهیلگران گروه باتاب از حوضه دریاچه ارومیه (تالاب کانیبرازان استان آذربایجانغربی) و همراهی خوب انجمن دوستداران محیطزیست ورزنه و حمایت اداره کل حفاظت محیطزیست استان اصفهان و شهرداری شهر تالابی ورزنه در محل واحد آموزشی اخوان یوسفی برگزار شد.
ایمان ابراهیمی، مدیرعامل و بنیانگذار انجمن حفاظت پرندگان آوای بوم در اصفهان از ایران، موفق به دریافت جایزه معتبر «قهرمان جوان تالابهای جهان» از سوی کنوانسیون بینالمللی رامسر شد. به گزارش روابط عمومی سازمان حفاظت محیطزیست، این جایزه در پانزدهمین اجلاس متعاهدین این کنوانسیون که از ۲۳ تا ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۵ به میزبانی کشور زیمباوه در حال برگزاری است، به ابراهیمی اهدا شد.ابراهیمی به دلیل بیش از یک دهه فعالیت مؤثر و نوآورانه در حوزه حفاظت از پرندگان تالابی و تقویت ارتباط میان جوامع محلی و اکوسیستمهای تالابی از طریق پرندگان، شایسته دریافت این عنوان شناخته شد.از جمله دستاوردهای برجسته وی میتوان به مدیریت پروژههای حفاظتی در تالابهای گاوخونی، شیدور و ارژن اشاره کرد؛ پروژههایی که با محوریت آموزش، مشارکت مردمی و افزایش آگاهی عمومی طراحی و اجرا شدهاند.
یکی از ابتکارات قابلتوجه ابراهیمی، انتخاب یک گونه مرغابیسان بهعنوان گونه پرچم برای نخستینبار در تالاب ارژن بود؛ اقدامی که بهعنوان روشی خلاقانه برای جلب مشارکت مردم در حفاظت از این تالاب مورد توجه قرار گرفت. همچنین راهاندازی پلتفرمهای مشارکتی از جمله وبسایت تنوع زیستی تالاب گاوخونی، از دیگر اقدامات او برای پیوند مردم با طبیعت بوده است.
پایش و مستندسازی جمعیت پرندگان زمستانگذر و زادآور در بیش از ۳۰ تالاب در استان هرمزگان نیز از دیگر فعالیتهای قابل توجه وی است که با همراهی داوطلبان و علاقهمندان به طبیعت اجرا شده است.جایزه «قهرمان جوان تالابها» یکی از مهمترین جوایز بینالمللی در حوزه حفاظت از تالابهاست که به افراد با دستاوردهای شاخص در این زمینه اهدا میشود. دریافت این جایزه توسط نمایندهای از ایران، بازتابی از تلاشهای مؤثر جامعه محیط زیستی کشور در عرصههای جهانی است.
تالابها از حیاتیترین زیستبومهای زمین هستند؛ سرشار از تنوع زیستی، اما بیش از هر زیستگاهی در معرض تهدید. در جنوب ایران، تالاب بینالمللی ارژن نیز از این قاعده مستثنی نبوده: کاهش سطح آب، تخریب زیستگاه، و افت جمعیت پرندگان آبزی، این تالاب را به آستانهی فراموشی کشانده بود. اما یک اقدام خلاقانه – انتخاب گونهی پرچم (Flagship species) از میان پرندگان بومی تالاب – سرآغاز موجی از آگاهی و امید در منطقه شد. این داستانِ آنقوت است، پرندهای که مردم محلی آن را با نام غاز قرمز میشناسند؛ نماد بازگشت زندگی به تالاب ارژن.
گونهی پرچم چیست؟
گونهی پرچم (Flagship Species) گونهای است که بهعنوان نمایندهی یک زیستبوم انتخاب میشود. هدف این است که با تمرکز بر حفاظت از این گونه، توجه عمومی به زیستگاه آن جلب شده و حفاظت از کل اکوسیستم تسهیل شود. این مفهوم، علاوه بر بُعد علمی، جنبهای احساسی و فرهنگی نیز دارد؛ چرا که گونهی پرچمدار باید بتواند مردم را جذب و با خود همراه کند.
در تالاب ارژن، انجمن آوای بوم از این رویکرد برای پیوند دوباره مردم با طبیعت منطقه بهره گرفت و حفاظت از پرندگان آبزی را به یک حرکت اجتماعی تبدیل کرد.
چرا آنقوت؟
برای انتخاب گونهی پرچمدار تالاب ارژن، سه گونهی شاخص مورد بررسی قرار گرفتند: درنای خاکستری، چنگر معمولی، و آنقوت. برای انتخاب نهایی، ده معیار کلیدی در نظر گرفته شد، از جمله:
آشنایی و تعلق فرهنگی مردم با گونه
زیبایی و کاریزمای ظاهری
نقش بومشناختی در اکوسیستم تالاب
امکان اجرای عملی برنامههای حفاظتی
توانایی الهامبخشی و جذب توجه عمومی
آنقوت یا همان غاز قرمز، با داشتن حضوری قابلمشاهده در فصل زمستان، ویژگیهای ظاهری متمایز، آشنایی ذهنی مردم محلی، و جذابیت فرهنگی، توانست بیشترین امتیاز را در این ارزیابی به دست آورد.
یک کمپین، با صدای پرندهای آشنا
پس از انتخاب آنقوت بهعنوان گونهی پرچمدار، مجموعهای از برنامهها در سطح منطقه اجرا شد. فعالیتهایی که هم علمی بودند و هم عاطفی:
برگزاری کارگاههای آموزشی در مدارس و مراکز محلی
طراحی محصولات فرهنگی مانند استیکر، دفترچه، پین و پوستر با تصویر آنقوت
معرفی آنقوت در رسانههای محلی بهعنوان نماد تالاب ارژن
گفتوگو و همفکری با اهالی روستاها و عشایر
راهاندازی تورهای پرندهنگری با مشارکت بومیان
نتیجهی این فعالیتها، افزایش چشمگیر شناخت عمومی نسبت به تالاب و پرندگانش بود. آنقوت حالا نه فقط یک پرندهی مهاجر، که نماد غرور بومی و حافظ یک تالاب شده است.
امیدی برای آیندهی تالابها
گرچه هنوز راهی طولانی در پیش است، اما موفقیتهای اولیه چشمگیر بودهاند: آگاهی عمومی در منطقه بالا رفته، جمعیت آنقوت در زمستان افزایش یافته، و پرندهنگری بهعنوان یک فعالیت فرهنگی و گردشگری در حال رشد است.
مدل تالاب ارژن و آنقوت، نشان میدهد که با بهرهگیری از علم، بستر فرهنگی، و مشارکت جوامع محلی، میتوان مسیری برای حفاظت معنادار از تالابها ایجاد کرد.
برای مطالعهی مقالهی چاپ شده در این ارتباط که به سرپرستی ایمان ابراهیمی چاپ شده است میتوانید روی لینک زیر کلیک کنید.
منبع:
Selecting a flagship species for Arjan International Wetland in Iran
by: Iman Ebrahimi, Ran Dai, Fateme Kazemi, Amin Seifi
بررسی علمی تازهای در ایران که توسط انجمن آوای بوم انجام شده است، پاسخ این پرسش را در قالب یک مطالعهی ششماهه ارائه میدهد.
در دنیایی که از انسان تا پرنده، همه تحت فشارهای زیستمحیطی و روانی قرار گرفتهاند، فعالیتهایی که بتوانند میان انسان و طبیعت پیوندی دوباره ایجاد کنند، بیش از پیش اهمیت یافتهاند. یکی از این فعالیتها، پرندهنگری است: تجربهای ساده اما عمیق که میتواند همزمان ذهن انسان را آرام و نگاه او را به محیط پیرامون حساستر کند.
اما چرا برخی افراد از همان اولین تجربهی پرندهنگری جذب آن میشوند، و برخی دیگر نه؟
پژوهشی تازه به این پرسش پاسخ داده و نشان داده است که ویژگیهای شخصیتی انسانها میتواند نقش تعیینکنندهای در میزان علاقه و ماندگاری آنها در پرندهنگری داشته باشد.
انتشار مقاله در مجله علمی Ecopsychology
این مقاله با عنوان «Personality Traits Influence Birdwatching Interest: A 6-Month Study in Iran» توسط ایمان ابراهیمی، فاطمه کاظمی و محمدعلی آقاابراهیمی نگاشته شده و در ژوئن ۲۰۲۵ در مجله بینالمللی Ecopsychology منتشر شده است.
پژوهش بر روی ۸۵ نفر از ساکنان شهر اصفهان انجام شده که هیچ تجربهی قبلی در پرندهنگری نداشتند. شرکتکنندگان پس از ارزیابی ویژگیهای شخصیتی خود، در سه جلسه آموزشی و یک سفر پرندهنگری یکروزه به تالاب چغاخور شرکت کردند. علاقهی آنها به پرندهنگری بلافاصله پس از سفر و شش ماه بعد مورد سنجش قرار گرفت.
پنج عامل شخصیتی چیستند؟
پایهی این تحقیق، مدل «پنج عاملی شخصیت» یا همان Big Five است؛ یکی از معتبرترین نظریههای روانشناسی شخصیت در جهان. این مدل بر پنج ویژگی کلیدی تمرکز دارد:
گشودگی به تجربه (Openness): افراد کنجکاو، اهل تخیل و مشتاق تجربههای نو. این ویژگی بهطور چشمگیری با علاقه به طبیعت، هنر و یادگیری مرتبط است.
توافقپذیری (Agreeableness): مهربانی، همدلی، و تمایل به همکاری با دیگران. افراد توافقپذیر در تعاملهای اجتماعی فعالتر و همکاریجوترند.
باوجدان بودن (Conscientiousness): انضباط، دقت، و تعهد. این افراد معمولاً برنامهریزیشده عمل میکنند و بهراحتی یک مسیر را دنبال میکنند.
برونگرایی (Extraversion): تمایل به تعامل، انرژی اجتماعی، و لذت از جمع.
روانرنجوری (Neuroticism): میزان حساسیت به استرس، اضطراب و ناپایداری هیجانی.
چه کسانی جذب پرندهنگری میشوند؟
نتایج این مطالعه نشان داد که افراد دارای ویژگی گشودگی به تجربه، علاقهی بسیار بیشتری به پرندهنگری داشتند و این علاقه شش ماه بعد نیز پایدار مانده بود. این گروه از افراد، بیشتر خود را «پرندهنگر» میدانستند و ارتباط عمیقتری با تجربهی دیدن پرندگان برقرار کردند.
همچنین توافقپذیری و باوجدان بودن دو ویژگی دیگری بودند که با علاقهمندی و تداوم مشارکت در فعالیتهای مرتبط با طبیعت همبستگی مثبت داشتند. در مقابل، روانرنجوری تأثیر منفی داشت؛ یعنی افراد با اضطراب و حساسیت بالا، کمتر با این تجربه ارتباط گرفتند و کمتر آن را ادامه دادند.
جالب است بدانیم که برونگرایی تأثیر خاصی نداشت؛ یعنی صرفاً اجتماعی بودن بهتنهایی دلیل کافی برای علاقهمندی به پرندگان نبود.
از روانشناسی تا حفاظت از طبیعت
این تحقیق نه تنها از منظر روانشناسی محیطی (Ecopsychology) اهمیت دارد، بلکه برای فعالان حوزهی محیط زیست و آموزش طبیعت نیز یافتههایی کاربردی ارائه میدهد.
در شرایطی که بحرانهای زیستمحیطی نیازمند مشارکت گسترده مردم هستند، شناخت ویژگیهای فردی افراد میتواند به طراحی بهتر برنامههای آموزشی و آگاهیبخش کمک کند. اگر بدانیم چه افرادی مستعد پیوند عمیق با طبیعتاند، میتوانیم برنامههای هدفمندتری برای حفظ تنوع زیستی طراحی کنیم.
بهعلاوه، این یافتهها نشان میدهند که پرندهنگری چیزی فراتر از یک سرگرمی ساده است؛ یک مسیر برای تقویت سلامت روان، افزایش احساس معناداری در زندگی، و بازگشت به رابطهی فراموششدهی انسان و طبیعت.
این خبر به نقل از انجمن حفاظت پرندگان آوای بوم و به نگارش ایمان ابراهیمی تهیه شده است.
طی پایش صورت گرفته در تاریخ جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ در تالاب گاوخونی و مناطق اطرف آن، یک فرد تلیله بلوطی (نوک دراز) توسط آقای امین اخوت و خانم بهار نفیسی برای اولین بار در استان اصفهان مشاهده گردید. بند شاخ کنار که محل مشاهده این گونه بود، از مناطق مستعد حضور پرندگان بخصوص آبزی و کنار آبزی است و در تاریخ مذکور نیز دسته های بزرگ فالاروپ گردن سرخ، چوب پا، انواع آبچلیک و سایر گونه ها در منطقه حضور داشتند.
تلیله بلوطی با نام علمی Calidris ferruginea از خانواده آبچلیکها بوده و به واسطه رنگ قرمز آجری بدن در فصل زادآوری از سایر تلیله ها به راحتی قابل تشخیص است. نر و ماده آن همشکل و دارای تغییرات فصلی هستند. این پرنده به صورت مهاجر عبوری در برخی نقاط کشور قابل مشاهده است.
تالابها یکی از مهمترین و با ارزشترین اکوسیستمهای طبیعی در جهان هستند که در اکثر اکوسیستمهای طبیعی کارکردهای بسیار متنوعی را ایفا میکنند. تالابهای طبیعی از جمله فعالترین و حیاتیترین اکوسیستمهای روی کره زمین هستند. در حقیقت، همین تالابها هستند که با تأمین آب و توانایی تولید مثل به بقای گونههای جانوری و گیاهی روی زمین کمک میکنند. اگر بسیاری از چرخههای زندگی را در نظر بگیریم، بخش تولیدی آنها به تالابها باز میگردد.
بنابراین حفاظت و بقای این منابع زیستمحیطی در سراسر جهان بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک مانند ایران بسیار پیچیده است و مدیریت آنها مستلزم استفاده از رویکردی جامع و همهجانبه است.در دهههای اخیر، دورههای طولانی خشکسالی و تغییرات آب و هوایی به یکی از مشکلات پیش روی تالابها تبدیل شده است.
اولین نشانههای این مشکل در ایران در سالهای اخیر با کاهش بارندگی و سطح آب تالابها و در برخی موارد خشک شدن موقت برخی از تالابهای کشور ظاهر شد. برای حل این مشکل نیاز به یک برنامهریزی دقیق است تا با اقلیم سازگار باشد و شرایط بحرانی تالاب را بهبود بخشد.
تاثیر حفاظت از تالابها بر جلوگیری از تغییرات اقلیم به شکل زیر میباشد:
ذخیره کربن
تالابها به عنوان مخزنهای عظیم کربن به حساب میآیند. در شرایطی که تالابها حفظ شوند، فرایندهای طبیعی در این محیطها باعث جلوگیری از رهاسازی کربن به جو میشوند. کربن ذخیره شده در خاک تالابها و گیاهان به عنوان یک مخزن کربن خاکی عمل میکند و از رهاسازی کربن به جو توسط فرایندهای طبیعی جلوگیری میکند. این کار میتواند به کنترل گازهای گلخانهای و جلوگیری از گرمایش جهانی کمک کند.
تنوع زیستی
تالابها به عنوان محیطهای زیستی منحصر به فرد و متنوع از نظر گونهها و اکوسیستمها شناخته میشوند. حفظ تالابها به معنای حفظ تنوع زیستی در این مناطق است. این تنوع زیستی نقش مهمی در اصطلاح “انطباق به تغییرات اقلیم” دارد، زیرا گونهها و اکوسیستمهای متنوع، مقاومتر به تغییرات اقلیمی میشوند.
حفاظت از آب و خاک
تالابها به عنوان فیلترهای طبیعی عمل میکنند و آلودگی آب را کاهش میدهند. همچنین، آنها از سیلابها در حوزههای آبریز پاییندست جلوگیری میکنند. این ویژگیها باعث حفاظت از آب و خاک در مقابل رخدادهای ناشی از تغییرات اقلیمی میشوند.
حفظ آب و منابع آبیاری
تالابها به عنوان مخازن آب مهم در مناطق خشک و نیازمند به آب هستند. حفظ تالابها به تأمین منابع آب برای مناطق محلی و اطراف آنها کمک میکند. این موضوع در شرایطی که منابع آبی با تغییرات اقلیمی و کاهش بارش مواجه هستند، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
کاهش اثرات سوانح طبیعی
تالابها به عنوان یک نواحی آبی مهم میتوانند در مواجهه با سوانح طبیعی نظیر سیل، خشکسالی و تغییرات جوی کمک کنند. ذخیره آب در تالابها و توازن اکوسیستم آنها باعث کاهش اثرات و افزایش مقاومت مناطق مجاور در مواجهه با این سوانح میشود.
تالابهای طبیعی در حقیقت منفعتی برای محیط زیست و کره زمین هستند. به طور کلی تالابها قادر به ذخیره آب، کاهش خطرات ناشی از سیل، مهار فرسایش، تزریق دوباره آبهای زیر زمین و تعدیل و تنظیم آب و هوای منطقهای و محلی میباشند.
تالابها از مهمترین و با ارزشترین اکوسیستمهای طبیعی در جهان به شمار میروند. این اکوسیستمهای طبیعی قادر به ارائه کارکردهای متنوعی هستند. کنوانسیون رامسر نیز بر حفاظت از تالابها برای جلوگیری از تغییر اقلیم تأکید زیادی کرده و راهکارهایی نیز در این زمینه ارائه داده است.
پرندگان مهاجر در سلامت اکوسیستمهای تالابی نقش بسیار اساسی ایفا میکنند و به عنوان یکی از اجزای اصلی این محیطها شناخته میشوند. این پرندگان در تعادل اکوسیستم تالابها تأثیرگذار هستند و به گونههای مختلفی در حفظ سلامت و پایداری این محیطها سهیم میشوند. در زیر تعدادی از اهمیتهای حضور پرندگان مهاجر در تالابها آورده شده است:
پراکنش بذرها
پرندگان مهاجر میتوانند بذرهای گیاهان را از یک منطقه به منطقه دیگر منتقل کنند. این انتقال بذرها تنوع گیاهان را در تالابها افزایش میدهد و به بازسازی طبیعی این محیط کمک میکند. این پدیده باعث بهبود تنوع زیستی و پایداری اکوسیستم میشود.
مهاجرت زیستی
پرندگان مهاجر معمولاً مسافتهای طولانی را پرواز میکنند و این مهاجرتها به عنوان یک الگوی زیستی شگفتانگیز شناخته میشوند. این مهاجرتها باعث انتقال انرژی و مواد غذایی از یک ناحیه به ناحیه دیگر میشود و در پایداری سیستمهای زیستی تاثیرگذار است.
تعادل زیستگاههای پستانداران
برخی از پرندگان مهاجر به عنوان شکارچیان طبیعی برخی از پستانداران هستند. این تعاملات طبیعی میتواند به حفظ تعادل در جمعیت پستانداران و حیات وحش تالاب کمک کند.
کنترل جمعیت ماهی
بسیاری از پرندگان مهاجر ماهیها را به عنوان بخشی از رژیم غذایی خود در نظر میگیرند. این ماهیخواری پرندگان میتواند به کنترل جمعیت ماهیها و حفظ تعادل در جمعیت آنها کمک کند.
پایش زیستمحیطی
حضور پرندگان مهاجر به عنوان نمایندگان زنده اکوسیستم تالاب، میتواند به پایش و ارزیابی وضعیت زیستمحیطی این منطقه کمک کند. تغییرات در جمعیت و حالت سلامت پرندگان مهاجر میتواند از نشانههای مهم درباره وضعیت سلامت کل اکوسیستم تالاب باشد.
حفاظت از تنوع زیستی
پرندگان مهاجر در تالابها معمولاً به عنوان بخشی از تنوع زیستی این محیطها به حساب میآیند. حضور گونههای مهاجر به حفظ و افزایش تنوع زیستی کمک میکند و تأثیرات منفی عوامل تهدیدکننده را کاهش میدهد.
کنترل جمعیت حشرات
بسیاری از پرندگان مهاجر بر اساس فصل به تالابها مهاجرت میکنند و در این محیط زندگی میکنند. این پرندگان اغلب از حشرات به عنوان منبع اصلی تغذیهشان استفاده میکنند. حضور پرندگان مهاجر میتواند به کنترل جمعیت حشرات در تالاب کمک کند و از گسترش ناخواسته آنها جلوگیری کند.
حفاظت از محیط زیست
حضور پرندگان مهاجر در تالابها نشانگر سلامت این اکوسیستم است. محافظت از این پرندگان نه تنها به حفاظت از گونههای مهاجر کمک میکند بلکه به حفظ تعادل زیستی تالاب نیز کمک میکند.
تأثیرات اقتصادی و گردشگری
حضور پرندگان مهاجر در تالابها میتواند تأثیرات اقتصادی مثبتی داشته باشد. فعالیتهای گردشگری مرتبط با مشاهده پرندگان مهاجر میتواند منطقه را برای گردشگران جذاب کند و درآمد اقتصادی به منطقه بیاورد.
مراتع تغذیه
برخی از پرندگان مهاجر به عنوان مهمانان فصلی به تالابها میآیند و در طول مهاجرت خود از آبها و منابع غذایی تالاب بهره میبرند. این وابستگی مؤثر در حفظ تعادل تالابها و مدیریت منابع طبیعی آنهاست.
تأثیر بر زیستگاههای دیگر
پرندگان مهاجر معمولاً به عنوان یک لینک مهم در زنجیره غذایی عمل میکنند. حضور آنها میتواند تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی بر زیستگاههای دیگر مانند ماهیها، حشرات، گیاهان و حتی حیوانات کمتر قابل مشاهده ایجاد کند.
با این ویژگیها، پرندگان مهاجر به عنوان یک عنصر حیاتی و ارزشمند در حفظ سلامت و تعادل اکوسیستم تالابها شناخته میشوند. محافظت از این پرندگان و حفظ محیط زیست تالابها از اهمیت به سزایی برخوردار است.
هامون پوزک
برابر با طبقه بندی کنوانسیون رامسر از تالاب های جهان، در گروه تالاب های داخلی قرار دارد و اگر آب رودخانه هیرمند به آن بریزد، دایمی است. منبع تأمین آب آن رودخانه پریان است و افزون بر آن رودخانه فصلی فاش رود که از افغانستان سرچشمه میگیرد نیز به هامون پوزک می ریزد. این تالاب در گروه Rheotrophic قرار می گیرد.
هامون صابری و هامون هیرمند
هامون صابری: برابر با طبقه بندی کنوانسیون رامسر از تالاب های جهان، در گروه تالاب های داخلی قرار دارد و اگر آب رودخانه هیرمند به آن بریزد دایمی است. این تالاب Rheotrophic است.
هامون هیرمند: این تالاب برابر با طبقه بندی کنوانسیون رامسر از تالاب های جهان، در گروه تالاب های داخلی قرار دارد و اگر آب رودخانه هیرمند به آن بریزد، دایمی است (به استثناء سالهای خشک). منبع تأمین آب این تالاب، شاخه ای از رودخانه سیستان به نام افضل آباد، رودبندان و شور و آب سرریز هامون صابری است. سرریز آب تالاب هیرمند از طریق رودخانه شیله به گود زره می ریزد این تاالب Rheotrophic است.
خورخوران نوع تالاب دریایی، دایمی و پوشیده از درخت مانگرو است. یکی از خورهای بزرگ خلیج فارس است و آب آن کاملا با آب خلیج فارس آمیخته است. رودخانه مهران نیز در بخش شرقی به آن می ریزد، ولی تأثیری در افزایش، یا کاهش آب خور ندارد، چون آب خور از خلیج فارس تأمین می شود. این تالاب کاملا دریایی، یا Marine است.
تالاب قوریگل
این تاالب از نوع تاالبهای دایمی و آب آن Eutrophic است. منبع تأمین آب تالاب، نزولات آسمانی، چشمه ها و جریان های کوچک آب، پس از ذوب برف هاست. رودخانه دایمی به تاالب وارد نمیشود. در حوزه آبریز قوری گل جریان آب سطحی مهمی وجود ندارد. اغلب آب های سطحی فصلی و متأثر از میزان بارش در فصول مختلف سال در منطقه جاری هستند. جریان های مذکور از قسمتهای بالادست حوزه آبریز سرچشمه گرفته و قبل از رسیدن به تالاب در امور کشاورزی مصرف، یا در مسیر جریان نفوذ کرده و شبکه آبهای غیر پیوسته زیر قشری را به وجود می آورد. بدین علت، عمده ترین منبع تأمین کننده آب تالاب، آب های سطحی موقت و سفره های آب زیرزمینی است. احتمالا می توان این تالاب را در گروه Minerotrophic قرار داد.
دریاچه قوپی باباعلی (گپی باباعلی)
قوپی باباعلی از نوع تالاب های دایمی و لب شور است. منابع تأمین آب آن زه آبهای چشمه های اطراف است و رودخانه ای به آن وارد نمی شود. شاید این دریاچه را بتوان در گروه Ombrotrophic یا Rheotrophic قرار داد.
دریاچه ارومیه
افزون بر نزولات آسمانی، ۱۴ رودخانه فصلی و دایمی از منابع تأمین آب دریاچه ارومیه هستند. این دریاچه به احتمال قوی در گروه Rheotrophic قرار می گیرد.
دریاچه پریشان و دشت ارژن
تالاب پریشان: این تاالب از نوع تاالب های دایمی با آب شیرین و پوشیده از گیاهان است. بزرگترین منبع تأمین آب دریاچه، چشمه های اطراف آن هستند که مهمترین آنها شامل پل آبگینه، نارکی، شیخ، هلک، جمشیدی، سی سخت و آب مورک هستند که از به هم پیوستن پارهای از این چشمه ها به هم، رودخانه فامور ایجاد میشود که از سمت شرق به دریاچه می ریزد. نهر عربان نیز از سمت شرق وارد دریاچه می شود. تالاب ارژن از دیگر منابع تأمین کننده آب دریاچه است که به دلیل اختلاف ارتفاع بین این تالاب و دریاچه پریشان، آب از این تالاب از طریق حفرهای که در کف قرار دارد به سوی دریاچه پریشان روان میشود (بهروزی راد، ۱۳۸۷). این تالاب در گروه Rheotrophic قرار می گیرد. تالاب ارژن: این تالاب از نوع دایمی و باتلاقی است. نحوه تغذیه منابع آب زیرزمینی این منطقه به دو صورت است: .۱ آبهای نفوذی حاصل از بارندگی و آبیاری اراضی که به صورت جریان جانبی سفره را تغذیه می کند. .۲ رودخانه های قره آغاج، سفید، سدخون، جره. حوزه آبزیر آن وسیع و منابع تأمین کننده آب آن زیاد است، ولی به علت عدم تناسب بین میزان آب ورودی و خروجی در تابستانها از میزان آب تالاب کاسته شده و در سالهای کم باران خشک می شود. این تاالب در گروه Omnitrophic قرار میگیرد.
شبه جزیره میانکاله و خلیج گرگان
تالاب میانکاله از نوع تالابهای ساحلی و دایمی است و آب آن لب شور است. منابع تأمین آب تالاب دریای خزر است که از طریق کانال خزینی به دریای خزر وصل است. رودخانه قره چای نیز به آن می ریزد که به دلیل دبی کم نقش چندانی در تأمین آب تالاب ندارد. این تالاب Marine محسوب می شود و بنا به اینکه به چه میزان رودخانه بر کیفیت آب آن اثر می گذارد، میتوان آن را در گروه Marine -Rheotrophic قرار داد. دریاچه بختگان
دریاچه بختگان شامل تالاب های به هم پیوسته «نیریز«، »کمجان« و »بختگان« است. این سه تالاب زمانی که پر آب هستند به یکدیگر می چسبند. مهمترین منبع تأمین آب این دو دریاچه رودخانه کُر است که از ارتفاعات زاگرس سرچشمه گرفته و با رودخانه سیوند (شادکام) در دشت مرودشت و در محل پل خان به هم پیوسته و پس از مشروب کردن دشت کربال به این دریاچه ها می ریزند. از دیگر منابع آبی دریاچه میتوان به چشمه های دایمی و تالاب های اطراف دریاچه مثل گمبان و سهل آباد و سیلاب های زمستانی و بارش مستقیم و افزون بر آن آب کانال های زهکشی کربال و کمیجان اشاره کرد. این تاالب در گروه Rheotrophic قرار می گیرد.
تالاب شادگان
رودخانه جراحی عمدهترین منبع تأمین کننده آب تالاب میباشد. نهر بحره بعد از رودخانه جراحی بزرگترین تأمین کننده آب تالاب شادگان است. مسیل مالح، زهکش طبیعی برای تخلیه روان آبهای شرق جاده ملاثانی اهواز است و در انتها در شمال تالاب وارد آن می شود. افزون بر منابع ذکر شده، طغیان های رودخانه کارون و مدهای خلیج فارس و نزولات جوی در تأمین آب تالاب نقش اساسی دارند. نهر سلمانه در حالت مد، جریان کارون را به هور و در حالت جزر به صورت زهکش، آب هور را به کارون تخلیه میکند. این تالاب از گروه Marine -Rheotrophic و نوعی Marsh محسوب میشود.
جزیره شیدور
این جزیره جزو با ارزشترین و مهم ترین پناهگاههای حیات وحش برای پرندگان، لاکپشت های دریایی، ماهیها و دلفینها در خلیج فارس است و جزء مناطق حفاظت شده کشور است. این تالاب از گروه تالابهای Marine است. .۲۲
تالاب های شورگل و یادگارلو تالاب شورگل (حسنلو): این تالاب دریاچه ای کم عمق با آب لب شور فصلی است که از آب باران، چشمه ها و جویبارها تغذیه میشود. طی چند سال گذشته سد احداثی بر روی آب خروجی آن موجب شیرین تر شدن آب و عمیقتر شدن تالاب شده و در حال حاضر تبدیل به دریاچه پشت سد شده است. این تغییرات سبب تغییر تالاب به مخزن آب شده و به یک اکوسیستم جدید دریاچه ای تبدیل شده است. از طریق چشمه ها، آب باران و تعدادی از جریانهای کوچک که بیشتر فصلی هستند و رودخانه گدار تغذیه می شود. این تاالب جزو گروه Rheotrophic قرار می گیرد.
تالاب یادگارلو: نوع تالاب فصلی و لب شور است. تالاب کامالً توسط زمین های کشاورزی کاملا احاطه شد و به وسیله جریان های برگشتی آبهای کشاورزی تغذیه می شود. از آب رودخانه گدار چای نیز استفاده می کند. این تاالب Rheotrophic است.
کانی برازان نوع تالاب دایمی و دارای آب شیرین است. آب آن از طریق زهک شهای مزارع بالادست، آب برف و باران و رودخانه گدار تأمین می شود. این تاالب Rheotrophic است.
چغاخور این تالاب قبل از احداث سد، قسمتی تالاب های باتلاقی بوده ولی پس از احداث سد، به صورت دریاچه ای درآمده است. چشمه های بزرگ سیبک و تنک سیاه سیبک و گلوگرد از مهمترین منبع تامین آب تاالب چغاخور به شمار میروند (فاضلی فارسانی، ۱۳۸۹). این تاالب از گروه تالاب های Rheotrophic است.