تلیله بلوطی

طی پایش صورت گرفته در تاریخ جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ در تالاب گاوخونی و مناطق اطرف آن، یک فرد تلیله بلوطی (نوک دراز) توسط آقای امین اخوت و خانم بهار نفیسی برای اولین بار در استان اصفهان مشاهده گردید. بند شاخ کنار که محل مشاهده این گونه بود، از مناطق مستعد حضور پرندگان بخصوص آبزی و کنار آبزی است و در تاریخ مذکور نیز دسته های بزرگ فالاروپ گردن سرخ، چوب پا، انواع آبچلیک و سایر گونه ها در منطقه حضور داشتند.

تلیله بلوطی با نام علمی Calidris ferruginea  از خانواده آبچلیک‌ها بوده و به واسطه رنگ قرمز آجری بدن در فصل زادآوری از سایر تلیله ها به راحتی قابل تشخیص است. نر و ماده آن همشکل و دارای تغییرات فصلی هستند. این پرنده به صورت مهاجر عبوری در برخی نقاط کشور قابل مشاهده است.

تالاب و تغییر اقلیم

تالاب‌ها یکی از مهم‌ترین و با ارزش‌ترین اکوسیستم‌های طبیعی در جهان هستند که در اکثر اکوسیستم‌های طبیعی کارکرد‌های بسیار متنوعی را ایفا می‌کنند. تالاب‌های طبیعی از جمله فعال‌ترین و حیاتی‌ترین اکوسیستم‌های روی کره زمین هستند. در حقیقت، همین تالاب‌ها هستند که با تأمین آب و توانایی تولید مثل به بقای گونه‌های جانوری و گیاهی روی زمین کمک می‌کنند. اگر بسیاری از چرخه‌های زندگی را در نظر بگیریم، بخش تولیدی آن‌ها به تالاب‌ها باز می‌گردد.

بنابراین حفاظت و بقای این منابع زیست‌محیطی در سراسر جهان به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه‌خشک مانند ایران بسیار پیچیده است و مدیریت آن‌ها مستلزم استفاده از رویکردی جامع و همه‌جانبه است.در دهه‌های اخیر، دوره‌های طولانی خشکسالی و تغییرات آب و هوایی به یکی از مشکلات پیش روی تالاب‌ها تبدیل شده است.

اولین نشانه‌های این مشکل در ایران در سال‌های اخیر با کاهش بارندگی و سطح آب تالاب‌ها و در برخی موارد خشک شدن موقت برخی از تالاب‌های کشور ظاهر شد. برای حل این مشکل نیاز به یک برنامه‌ریزی دقیق است تا با اقلیم سازگار باشد و شرایط بحرانی تالاب را بهبود بخشد.

تاثیر حفاظت از تالاب‌ها بر جلوگیری از تغییرات اقلیم به شکل زیر می‌باشد:

ذخیره کربن

تالاب‌ها به عنوان مخزن‌های عظیم کربن به حساب می‌آیند. در شرایطی که تالاب‌ها حفظ شوند، فرایندهای طبیعی در این محیط‌ها باعث جلوگیری از رهاسازی کربن به جو می‌شوند. کربن ذخیره شده در خاک تالاب‌ها و گیاهان به عنوان یک مخزن کربن خاکی عمل می‌کند و از رهاسازی کربن به جو توسط فرایندهای طبیعی جلوگیری می‌کند. این کار می‌تواند به کنترل گازهای گلخانه‌ای و جلوگیری از گرمایش جهانی کمک کند.

تنوع زیستی

تالاب‌ها به عنوان محیط‌های زیستی منحصر به فرد و متنوع از نظر گونه‌ها و اکوسیستم‌ها شناخته می‌شوند. حفظ تالاب‌ها به معنای حفظ تنوع زیستی در این مناطق است. این تنوع زیستی نقش مهمی در اصطلاح “انطباق به تغییرات اقلیم” دارد، زیرا گونه‌ها و اکوسیستم‌های متنوع، مقاوم‌تر به تغییرات اقلیمی می‌شوند.

حفاظت از آب و خاک

تالاب‌ها به عنوان فیلترهای طبیعی عمل می‌کنند و آلودگی آب را کاهش می‌دهند. همچنین، آن‌ها از سیلاب‌ها در حوزه‌های آبریز پایین‌دست جلوگیری می‌کنند. این ویژگی‌ها باعث حفاظت از آب و خاک در مقابل رخدادهای ناشی از تغییرات اقلیمی می‌شوند.

حفظ آب و منابع آبیاری

تالاب‌ها به عنوان مخازن آب مهم در مناطق خشک و نیازمند به آب هستند. حفظ تالاب‌ها به تأمین منابع آب برای مناطق محلی و اطراف آ‌ن‌ها کمک می‌کند. این موضوع در شرایطی که منابع آبی با تغییرات اقلیمی و کاهش بارش مواجه هستند، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

کاهش اثرات سوانح طبیعی

تالاب‌ها به عنوان یک نواحی آبی مهم می‌توانند در مواجهه با سوانح طبیعی نظیر سیل، خشکسالی و تغییرات جوی کمک کنند. ذخیره آب در تالاب‌ها و توازن اکوسیستم آن‌ها باعث کاهش اثرات و افزایش مقاومت مناطق مجاور در مواجهه با این سوانح می‌شود.

 

تالاب‌های طبیعی در حقیقت منفعتی برای محیط زیست و کره زمین هستند. به طور کلی تالاب‌ها قادر به ذخیره آب، کاهش خطرات ناشی از سیل، مهار فرسایش، تزریق دوباره آب‌های زیر زمین و تعدیل و تنظیم آب و هوای منطقه‌ای و محلی می‌باشند.

تالاب‌ها از مهم‌ترین و با ارزش‌ترین اکوسیستم‌های طبیعی در جهان به شمار ‌می‌روند. این اکوسیستم‌های طبیعی قادر به ارائه کارکرد‌های متنوعی هستند. کنوانسیون رامسر نیز بر حفاظت از تالاب‌ها برای جلوگیری از تغییر اقلیم تأکید زیادی کرده و راهکار‌هایی نیز در این زمینه ارائه داده است.

پرندگان تالاب

پرندگان مهاجر در سلامت اکوسیستم‌های تالابی نقش بسیار اساسی ایفا می‌کنند و به عنوان یکی از اجزای اصلی این محیط‌ها شناخته می‌شوند. این پرندگان در تعادل اکوسیستم تالاب‌ها تأثیرگذار هستند و به گونه‌های مختلفی در حفظ سلامت و پایداری این محیط‌ها سهیم می‌شوند. در زیر تعدادی از اهمیت‌های حضور پرندگان مهاجر در تالاب‌ها آورده شده است:

پراکنش بذرها

پرندگان مهاجر می‌توانند بذرهای گیاهان را از یک منطقه به منطقه دیگر منتقل کنند. این انتقال بذرها تنوع گیاهان را در تالاب‌ها افزایش می‌دهد و به بازسازی طبیعی این محیط کمک می‌کند. این پدیده باعث بهبود تنوع زیستی و پایداری اکوسیستم می‌شود.

مهاجرت زیستی

پرندگان مهاجر معمولاً مسافت‌های طولانی را پرواز می‌کنند و این مهاجرت‌ها به عنوان یک الگوی زیستی شگفت‌انگیز شناخته می‌شوند. این مهاجرت‌ها باعث انتقال انرژی و مواد غذایی از یک ناحیه به ناحیه دیگر می‌شود و در پایداری سیستم‌های زیستی تاثیرگذار است.

تعادل زیستگاه‌های پستانداران

 برخی از پرندگان مهاجر به عنوان شکارچیان طبیعی برخی از پستانداران هستند. این تعاملات طبیعی می‌تواند به حفظ تعادل در جمعیت پستانداران و حیات وحش تالاب کمک کند.

کنترل جمعیت ماهی

بسیاری از پرندگان مهاجر ماهی‌ها را به عنوان بخشی از رژیم غذایی خود در نظر می‌گیرند. این ماهی‌خواری پرندگان می‌تواند به کنترل جمعیت ماهی‌ها و حفظ تعادل در جمعیت آن‌ها کمک کند.

پایش زیست‌محیطی

حضور پرندگان مهاجر به عنوان نمایندگان زنده اکوسیستم تالاب، می‌تواند به پایش و ارزیابی وضعیت زیست‌محیطی این منطقه کمک کند. تغییرات در جمعیت و حالت سلامت پرندگان مهاجر می‌تواند از نشانه‌های مهم درباره وضعیت سلامت کل اکوسیستم تالاب باشد.

حفاظت از تنوع زیستی

پرندگان مهاجر در تالاب‌ها معمولاً به عنوان بخشی از تنوع زیستی این محیط‌ها به حساب می‌آیند. حضور گونه‌های مهاجر به حفظ و افزایش تنوع زیستی کمک می‌کند و تأثیرات منفی عوامل تهدیدکننده را کاهش می‌دهد.

کنترل جمعیت حشرات

بسیاری از پرندگان مهاجر بر اساس فصل به تالاب‌ها مهاجرت می‌کنند و در این محیط زندگی می‌کنند. این پرندگان اغلب از حشرات به عنوان منبع اصلی تغذیه‌شان استفاده می‌کنند. حضور پرندگان مهاجر می‌تواند به کنترل جمعیت حشرات در تالاب کمک کند و از گسترش ناخواسته آنها جلوگیری کند.

حفاظت از محیط زیست

حضور پرندگان مهاجر در تالاب‌ها نشانگر سلامت این اکوسیستم است. محافظت از این پرندگان نه تنها به حفاظت از گونه‌های مهاجر کمک می‌کند بلکه به حفظ تعادل زیستی تالاب نیز کمک می‌کند.

پرنده مهاجر و سلامت اکوسیستم

تأثیرات اقتصادی و گردشگری

حضور پرندگان مهاجر در تالاب‌ها می‌تواند تأثیرات اقتصادی مثبتی داشته باشد. فعالیت‌های گردشگری مرتبط با مشاهده پرندگان مهاجر می‌تواند منطقه را برای گردشگران جذاب کند و درآمد اقتصادی به منطقه بیاورد.

مراتع تغذیه

 برخی از پرندگان مهاجر به عنوان مهمانان فصلی به تالاب‌ها می‌آیند و در طول مهاجرت خود از آب‌ها و منابع غذایی تالاب بهره می‌برند. این وابستگی مؤثر در حفظ تعادل تالاب‌ها و مدیریت منابع طبیعی آن‌هاست.

تأثیر بر زیستگاه‌های دیگر

پرندگان مهاجر معمولاً به عنوان یک لینک مهم در زنجیره غذایی عمل می‌کنند. حضور آن‌ها می‌تواند تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی بر زیستگاه‌های دیگر مانند ماهی‌ها، حشرات، گیاهان و حتی حیوانات کمتر قابل مشاهده ایجاد کند.

 

با این ویژگی‌ها، پرندگان مهاجر به عنوان یک عنصر حیاتی و ارزشمند در حفظ سلامت و تعادل اکوسیستم تالاب‌ها شناخته می‌شوند. محافظت از این پرندگان و حفظ محیط زیست تالاب‌ها از اهمیت به سزایی برخوردار است.

هامون پوزک

برابر با طبقه بندی کنوانسیون رامسر از تالاب های جهان، در گروه تالاب های داخلی قرار دارد و اگر آب رودخانه هیرمند به آن بریزد، دایمی است. منبع تأمین آب آن رودخانه پریان است و افزون بر آن رودخانه فصلی فاش رود که از افغانستان سرچشمه میگیرد نیز به هامون پوزک می ریزد. این تالاب در گروه Rheotrophic قرار می گیرد.

هامون صابری و هامون هیرمند

هامون صابری: برابر با طبقه بندی کنوانسیون رامسر از تالاب های جهان، در گروه تالاب های داخلی قرار دارد و اگر آب رودخانه هیرمند به آن بریزد دایمی است. این تالاب Rheotrophic است.

هامون هیرمند: این تالاب برابر با طبقه بندی کنوانسیون رامسر از تالاب های جهان، در گروه تالاب های داخلی قرار دارد و اگر آب رودخانه هیرمند به آن بریزد، دایمی است (به استثناء سالهای خشک). منبع تأمین آب این تالاب، شاخه ای از رودخانه سیستان به نام افضل آباد، رودبندان و شور و آب سرریز هامون صابری است. سرریز آب تالاب هیرمند از طریق رودخانه شیله به گود زره می ریزد این تاالب Rheotrophic است.

خورخوران نوع تالاب دریایی، دایمی و پوشیده از درخت مانگرو است. یکی از خورهای بزرگ خلیج فارس است و آب آن کاملا با آب خلیج فارس آمیخته است. رودخانه مهران نیز در بخش شرقی به آن می ریزد، ولی تأثیری در افزایش، یا کاهش آب خور ندارد، چون آب خور از خلیج فارس تأمین می شود. این تالاب کاملا دریایی، یا Marine است.

تالاب قوریگل

این تاالب از نوع تاالبهای دایمی و آب آن Eutrophic است. منبع تأمین آب تالاب، نزولات آسمانی، چشمه ها و جریان های کوچک آب، پس از ذوب برف هاست. رودخانه دایمی به تاالب وارد نمیشود. در حوزه آبریز قوری گل جریان آب سطحی مهمی وجود ندارد. اغلب آب های سطحی فصلی و متأثر از میزان بارش در فصول مختلف سال در منطقه جاری هستند. جریان های مذکور از قسمتهای بالادست حوزه آبریز سرچشمه گرفته و قبل از رسیدن به تالاب در امور کشاورزی مصرف، یا در مسیر جریان نفوذ کرده و شبکه آبهای غیر پیوسته زیر قشری را به وجود می آورد. بدین علت، عمده ترین منبع تأمین کننده آب تالاب، آب های سطحی موقت و سفره های آب زیرزمینی است. احتمالا می توان این تالاب را در گروه Minerotrophic قرار داد.

 دریاچه قوپی باباعلی (گپی باباعلی)

قوپی باباعلی از نوع تالاب های دایمی و لب شور است. منابع تأمین آب آن زه آبهای چشمه های اطراف است و رودخانه ای به آن وارد نمی شود. شاید این دریاچه را بتوان در گروه Ombrotrophic یا Rheotrophic قرار داد.

 دریاچه ارومیه

افزون بر نزولات آسمانی، ۱۴ رودخانه فصلی و دایمی از منابع تأمین آب دریاچه ارومیه هستند. این دریاچه به احتمال قوی در گروه Rheotrophic قرار می گیرد.

دریاچه پریشان و دشت ارژن

تالاب پریشان: این تاالب از نوع تاالب های دایمی با آب شیرین و پوشیده از گیاهان است. بزرگترین منبع تأمین آب دریاچه، چشمه های اطراف آن هستند که مهمترین آنها شامل پل آبگینه، نارکی، شیخ، هلک، جمشیدی، سی سخت و آب مورک هستند که از به هم پیوستن پارهای از این چشمه ها به هم، رودخانه فامور ایجاد میشود که از سمت شرق به دریاچه می ریزد. نهر عربان نیز از سمت شرق وارد دریاچه می شود. تالاب ارژن از دیگر منابع تأمین کننده آب دریاچه است که به دلیل اختلاف ارتفاع بین این تالاب و دریاچه پریشان، آب از این تالاب از طریق حفرهای که در کف قرار دارد به سوی دریاچه پریشان روان میشود (بهروزی راد، ۱۳۸۷). این تالاب در گروه Rheotrophic قرار می گیرد. تالاب ارژن: این تالاب از نوع دایمی و باتلاقی است. نحوه تغذیه منابع آب زیرزمینی این منطقه به دو صورت است: .۱ آبهای نفوذی حاصل از بارندگی و آبیاری اراضی که به صورت جریان جانبی سفره را تغذیه می کند. .۲ رودخانه های قره آغاج، سفید، سدخون، جره. حوزه آبزیر آن وسیع و منابع تأمین کننده آب آن زیاد است، ولی به علت عدم تناسب بین میزان آب ورودی و خروجی در تابستانها از میزان آب تالاب کاسته شده و در سالهای کم باران خشک می شود. این تاالب در گروه Omnitrophic قرار میگیرد.

شبه جزیره میانکاله و خلیج گرگان

تالاب میانکاله از نوع تالابهای ساحلی و دایمی است و آب آن لب شور است. منابع تأمین آب تالاب دریای خزر است که از طریق کانال خزینی به دریای خزر وصل است. رودخانه قره چای نیز به آن می ریزد که به دلیل دبی کم نقش چندانی در تأمین آب تالاب ندارد. این تالاب Marine محسوب می شود و بنا به اینکه به چه میزان رودخانه بر کیفیت آب آن اثر می گذارد، میتوان آن را در گروه Marine -Rheotrophic قرار داد. دریاچه بختگان

دریاچه بختگان شامل تالاب های به هم پیوسته «نیریز«، »کمجان« و »بختگان« است. این سه تالاب زمانی که پر آب هستند به یکدیگر می چسبند. مهمترین منبع تأمین آب این دو دریاچه رودخانه کُر است که از ارتفاعات زاگرس سرچشمه گرفته و با رودخانه سیوند (شادکام) در دشت مرودشت و در محل پل خان به هم پیوسته و پس از مشروب کردن دشت کربال به این دریاچه ها می ریزند. از دیگر منابع آبی دریاچه میتوان به چشمه های دایمی و تالاب های اطراف دریاچه مثل گمبان و سهل آباد و سیلاب های زمستانی و بارش مستقیم و افزون بر آن آب کانال های زهکشی کربال و کمیجان اشاره کرد. این تاالب در گروه Rheotrophic قرار می گیرد.

 تالاب شادگان

رودخانه جراحی عمدهترین منبع تأمین کننده آب تالاب میباشد. نهر بحره بعد از رودخانه جراحی بزرگترین تأمین کننده آب تالاب شادگان است. مسیل مالح، زهکش طبیعی برای تخلیه روان آبهای شرق جاده ملاثانی اهواز است و در انتها در شمال تالاب وارد آن می شود. افزون بر منابع ذکر شده، طغیان های رودخانه کارون و مدهای خلیج فارس و نزولات جوی در تأمین آب تالاب نقش اساسی دارند. نهر سلمانه در حالت مد، جریان کارون را به هور و در حالت جزر به صورت زهکش، آب هور را به کارون تخلیه میکند. این تالاب از گروه Marine -Rheotrophic و نوعی Marsh محسوب میشود.

 جزیره شیدور

این جزیره جزو با ارزشترین و مهم ترین پناهگاههای حیات وحش برای پرندگان، لاکپشت های دریایی، ماهیها و دلفینها در خلیج فارس است و جزء مناطق حفاظت شده کشور است. این تالاب از گروه تالابهای Marine است. .۲۲

تالاب های شورگل و یادگارلو تالاب شورگل (حسنلو): این تالاب دریاچه ای کم عمق با آب لب شور فصلی است که از آب باران، چشمه ها و جویبارها تغذیه میشود. طی چند سال گذشته سد احداثی بر روی آب خروجی آن موجب شیرین تر شدن آب و عمیقتر شدن تالاب شده و در حال حاضر تبدیل به دریاچه پشت سد شده است. این تغییرات سبب تغییر تالاب به مخزن آب شده و به یک اکوسیستم جدید دریاچه ای تبدیل شده است. از طریق چشمه ها، آب باران و تعدادی از جریانهای کوچک که بیشتر فصلی هستند و رودخانه گدار تغذیه می شود. این تاالب جزو گروه Rheotrophic قرار می گیرد.

 تالاب یادگارلو: نوع تالاب فصلی و لب شور است. تالاب کامالً توسط زمین های کشاورزی کاملا احاطه شد و به وسیله جریان های برگشتی آبهای کشاورزی تغذیه می شود. از آب رودخانه گدار چای نیز استفاده می کند. این تاالب Rheotrophic است.

کانی برازان نوع تالاب دایمی و دارای آب شیرین است. آب آن از طریق زهک شهای مزارع بالادست، آب برف و باران و رودخانه گدار تأمین می شود. این تاالب Rheotrophic است.

چغاخور این تالاب قبل از احداث سد، قسمتی تالاب های باتلاقی بوده ولی پس از احداث سد، به صورت دریاچه ای درآمده است. چشمه های بزرگ سیبک و تنک سیاه سیبک و گلوگرد از مهمترین منبع تامین آب تاالب چغاخور به شمار میروند (فاضلی فارسانی، ۱۳۸۹). این تاالب از گروه تالاب های Rheotrophic است.

تالاب های آلاگل، آلماگل و آجی گل

 آلاگل: نوع تالاب دایمی است. منابع تأمین آب تالاب نزولات آسمانی، آبهای سطحی و پساب های منطقه و سرریزهای رودخانه گرگان رود و اترک است. آلماگل: نوع تالاب دایمی است. منابع تأمین آب تالاب، آب های سطحی و نزولات آسمانی است. آجیگل: نوع تالاب دایمی است. منابع تأمین آب آن نزولات آسمانی و پساب های سطحی اطراف است. این سه تاالب در گروه Rheotrophic قرار می گیرند.

تالاب امیرکلایه

این تالاب طبیعی و دایمی و دارای آب شیرین است. هیچگونه رودخانه دایمی به آن وارد نمی شود. منابع تأمین آب آن بارندگی ها، مازاد آب اراضی کشاورزی اطراف، آب های سطحی و آب های زیرزمینی است. این تالاب با زمین‌های کشاورزی در فصول مختلف سال تبادل آب می کند. در فصل تابستان هنگامی که آب کم است کشاورزان با پمپاژ آب این تالاب به مزارع کشاورزی، آب برداشت می کنند و آب های اضافی این مزارع از طریق زهکشی مجدداً به تالاب بر میگردد و در فصول پرآبی نیز آبهای اطراف به این تالاب سرازیر می شوند. زمانی که سطح آب بالا باشد به دریای خزر نیز زهکشی می شود. آب سرریز تالاب از طریق کانالی که در ضلع شمال شرقی تالاب واقع است به دریای خزر می ریزد. آب دریا به این تالاب راه ندارد. به همین دلیل، این تالاب دارای سیستم آب شیرین پایدار است و از افزایش و کاهش ارتفاع آب دریای خزر نیز مصون مانده است. این تالاب در گروه Minerotrophic قرار می گیرد.

تالاب انزلی

این تالاب به وسیله ۲۵ رودخانه اصلی و فرعی تغذیه می شود که از سلسله جبال البرز سرچشمه می گیرند و پس از طی کوهپایه و دشت وارد تالاب و سپس از طریق آن وارد دریا می شوند. سالانه حدود ۲ میلیارد متر مکعب آب ناشی از بارش در حوزه، به تاالب وارد و سپس به دریا منتقل میشود (بهروزی راد، ۱۳۸۷).  افزون بر این، جریانهای ورودی آب، آبهای اضافی و مازاد مزارع تحت آبیاری که بیشتر در شرق تالاب انزلی واقع شده اند، به آن وارد م یشوند. بر اساس مطالعات موجود، آبهای زیرزمینی خود را با مکش و از طریق کانال غازیان به دریای خزر هدایت می کنند. طبق مشاهدات عینی وجود چشمه های آرتزین در برخی نقاط تاالب از عوامل تغذیه آب آن به شمار میرود. این تاالب در گروه Omnitrophic قرار می گیرد.

 تالاب کیاشهر

آب آن از دریای خزر و طغیان های رودخانه سفیدرود تأمین می شود. عمق متوسط تالاب ۱/۳ متر است. از شمال با آبراهه ای به عرض ۴۰ متر با دریا ارتباط دارد. برای این تالاب گروه Rheotrophic -Marine معرفی می شود.

۵ مصب رودهای گز و حرا

دلتای رود گز: در ساحل تنگه هرمز قرار دارد، نوع تالاب ساحلی دریایی است. در این مورد باید طبقه ای جدید متضمن ورود آب دریا معرفی کرد و پیشنهاد می شود نام این طبقه -Marine Rheotrophic در نظر گرفته شود.

مصب رودهای شور و شیرین و میناب خور تیاب:

این تالاب از طریق جزر و مد (آب کاست) و ) آبخاست (خلیج فارس و رودخانه میناب تأمین می شود. و در طبقه پیشنهادی Rheotrophic-Marine قرار می گیرد.

تالاب فریدونکنار این تالاب از نوع باتلاقی و دایمی است. نوسان های عمق آن تابع میزان استفاده از آب تالاب در کشاورزی است و در زمستان حدود ۲ متر و در تابستان نزدیک صفر است. منابع تأمین آب آن رودخانه هراز و زه آبهای مزارع برنج اطراف است. این تالاب در گروه Rheotrophic قرار می گیرد.

تالاب گاوخونی زاینده رود که از کوه های زردکوه سرچشمه می گیرد، تغذیه کننده اصلی این باتلاق است. تعدادی رود و آبراهه فصلی نیز در آبرسانی به این باتلاق شرکت دارند که در بیشتر ایام سال خشک هستند. به همین دلیل، گستره این باتلاق در فصل های مختلف سال متغیر است (آقانباتی، ۱۳۸۵.) این تالاب در گروه  Rheotrophic قرار می گیرد.

تالاب گمیشان

از نوع ساحلی و دایمی است. نوسان های سطح، عمق و پایداری آن تابع وضعیت دریای خزر است. موجودیت تالاب متاثر از دریای خزر است. در حقیقت انباشت شن ها در اثر امواج در نوار ساحلی سبب شده است که در پشت آنها منطقه ای وسیع به صورت تالاب موجودیت یابد که موجب رشد نیزارهای انبوه شده و مرزبندی تالاب و دریای خزر را مشخص کرده است. در چندین نقطه، کانال ورودی و تبادل آب دریا با تالاب وجود دارد. مرز شرقی تالاب تابع نوسانهای آب دریای خزر است. در بخش جنوبی، رودخانه گرگانرود و شاخه جنوبی اترک به آن میریزد و تا اندازه ای بر آن اثر می گذارد ولی شرایط کلی تالاب تابع شرایط دریای خزر است. در این مورد نیز طبقه بندی قبلی باید اصلاح شود و مناسب است که اینجا تالاب را Marine و از نوع Marsh در نظر گرفت. البته، به دلیل تاثیر کم رودخانه های گرگانرود و اترک، شاید بتوان نام تاالب را به شکل Marine -Rheotrophic کامل نمود.

 خلیج گواتر

این خلیج متصل به دریای عمان است و آب آن از طریق دریای عمان، یا با جزر و مد تأمین می شود. رودخانه سرباز نیز به آن می ریزد، ولی در تأمین آب خلیج نقشی ندارد. تأثیر ریزش آب رودخانه سرباز به خلیج در ابتدای خور باهو سبب شیرین شدن آب آن می شود. نوع تالاب احتماالً Marine -Rheotrophic است.

باتلاق

در سال‌های اخیر مبحث خشک شدن آب‌های سطحی و زیرزمینی و وضعیت بحرانی تالاب‌های کشور بسیار زیاد و دغدغه آفرین شده است. آیا تابه حال برای شما پیش آمده که حین بحث در گروه دوستان یا گروه‌های زیست محیطی، کلمه باتلاق را به‌ جای تالاب کار ببرید و همه اشتباهتان را به شما متذکر شوند و اشتباه شما را اصلاح کنند؟ آیا می‌دانستید که بین باتلاق‌ و تالاب تفاوت‌هایی وجود دارد و این دو یکی نیستند؟!

اگرچه ممکن است تالاب، باتلاق و مرداب در کنار هم یکی تصور شوند، اما چنین نیست. این مناطق باوجود داشتن اکوسیستم‌های مشترک، تفاوت زیادی باهم دارند و مستقل از هم هستند. در واقع تفاوت باتلاق و تالاب در ویژگی‌ها و شرایط زیستی آن‌ها مشخص می‌شود.  در این مقاله ابتدا تعریفی جامع و کامل از تالاب و باتلاق و ویژگی‌های هر کدام از آنها ارائه می‌دهیم سپس تفاوت‌های هر یک از آنها را ذکر می‌کنیم.

 

تالاب چیست؟

تالاب که در انگلیسی به آن wetland گفته می‌شود، مناطقی هستند که مختصاتشان تقریبا چیزی میان آب و خشکی است. برخی از آن‌ها که نزدیک دریا هستند، با جزر و مد تغییر وضعیت می‌دهند. زیست‌گاه‌های آب شیرین مثل تالاب‌ها، باتلاق‌ها، رودخانه‌ها و همچنین نهرها با وجود اینکه کمتر از یک درصد از سطح زمین را به خود اختصاص داده‌اند، بیش از ده درصد از گونه‌های جانوری شناخته شده و همچنین حدود ۵۰ درصد از همه ماهیان شناخته شده در سطح جهان را به خود جای داده‌اند. تالاب‌ها مکانی هستند که در آنها زمین به صورت فصلی و یا دائمی از آب‌های شور یا شیرین پوشیده می‌شوند.

مشخصات کلی تالاب‌ها

مشخصات تالاب‌‌ها در طبیعت شکلی متفاوت دارد. از ویژگی‌های اصلی آنها می‌توان به وجود گیاهان مقاوم به خاک غرقابی و یا گیاهان تطابق یافته، آب ساکن و خاک هیدرومورف اشاره کرد. تالاب‌های سراسر جهان شرایط هیدرولوژیکی متفاوتی دارند. بنابراین آنها معمولا حد فاصل سراب هوضچه‌ها و آب‌های عمیق هستند. به عبارتی ساده‌تر عمق آب همه تالاب‌ها کم است و از خاکی تشکیل می‌شوند که از آب اشباع شده است. همه تالاب‌ها دارای مواد آلی گیاهی تجمع یافته هستند که با روندی آهسته تجزیه می‌شوند. در همه این مناطق گونه‌های مختلف گیاهی و جانوری زیست می‌کنند که همه این گونه‌ها با شرایط غیرقابی سازگار هستند. از مهمترین دلایل اهمیت تالاب‌ها برای محیط زیست می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • جلوگیری از تخریب محیط زیست توسط طوفان و سیل
  • جلوگیری از وقوع ریزگرد و طوفان
  • حفظ آب‌های زیرزمینی
  • پالایش و پاکسازی آب
  • تزریق به آبهای زیرزمینی (جابه‌جایی و حرکت آب از تالاب به سمت سفره‌های زیرزمینی)
  • تحلیه آبهای زیرزمینی (جابه‌جایی آب به سمت بالا و تبدیل شدن به آبهای سطحی)

باتلاق چیست؟

باتلاق در واقع زیرمجموعه‌ای از تالاب‌ها محسوب می‌شود که البته از نظر چگونگی شکل‌گیری، ویژگی‌ها و ساختار با مرداب‌ها تفاوت دارند. باتلاق‌ها معمولا زمین‌هایی پست هستند که خاک آن‌ها از رطوبت اشباع شده است که گیاهانی نیز در سطح آن رشد کرده‌اند. سطح باتلاق‌ها بیشتر اوقات نرم و شبیه اسفنج است. نکته مهم اینجاست که باتلاق‌ها معمولا پوشیده از آب نیستند! اکثر باتلاق‌ها در امتداد رودخانه‌های بزرگ ایجاد می‌شوند، به این دلیل که به شدت تحت تاثیر نوسانات سطحی آب هستند.

فرق تالاب و باتلاق

تفاوت تالاب و باتلاق

همانطور که ذکر کردیم تالاب‌ها مناطقی بین خشکی و آب هستند و وسعت آنها معمولا زیاد است به طوری که برخی از آنها همانند دریا، با جز و مد تغییر وضعیت می‌دهند. اصلی‌ترین ویژگی و مشخصه تالاب‌ها، ماندگاری نسبی آب در آن‌هاست. در ضمن آب موجود در تالاب‌ها ممکن است شیرین باشد یا شور. این مناطق معمولاً دارای تنوع وسیعی از گونه‌های گیاهی و جانوری هستند. تالاب‌‌ها انواع مختلفی هستند و معمولا باتلاق‌ و مرداب دو نوع اصلی از تالاب هستند. البته هر کدام از آن‌ها ویژگی‌های منحصر‌به‌فردی دارند. باتلاق معمولا پوشیده از آب نیست؛ بلکه معمولاً خاک آن‌ها از آب اشباع شده است.

چرا حفاظت از تالاب ها

تالاب‌ها ابرقهرمان‌ها هستند؛ کربن را ذخیره می‌کنند، سواحل را حفاظت می‌کنند، معاش‌ را حمایت می‌کنند و خانه بزرگی از تنوع زیستی جهان را فراهم می‌کنند. با این حال، تالاب‌ها به طور مکرر در سیاست‌های جهانی محیط‌زیستی نادیده گرفته می‌شوند و در نهایت خشک می‌شوند. تقریباً دو سوم تالاب‌های جهان در قرن بیستم از دست رفته‌اند.

پس بیایید درباره اینکه چرا حفظ و بازسازی این محیط‌ها اهمیت زیادی دارد؛ صحبت کنیم.

۱) تالاب‌ها می‌توانند نوسانات و تغییرات آب و هوا را کاهش دهند و به ما در سازگاری با بدترین اثرات آن کمک کنند.

تالاب‌ها مقادیر شگفت‌انگیزی از کربن را در خود ذخیره می‌کنند و آن را از جو از میان می‌برند. در واقع، مانگروها می‌توانند تا چهار برابر بیشتر از جنگل‌های بارانی و پیت‌لندها دو برابر بیشتر از تمام جنگل‌های جهان، کربن را ذخیره کنند!

علاوه بر جذب کربن، تالاب‌ها ما را از برخی از بدترین اثرات تغییرات آب و هوایی مانند خشکسالی‌ها، سیلاب‌ها و افزایش سطح آب دریا محافظت می‌کنند. به عنوان مثال، پیت‌لندها، مانند اسفنج عمل می‌کنند. شیوه نگهداری و تخلیه آب پیت‌لندها است که شدت سیلاب و خشکسالی را کاهش می‌دهد. تالاب‌های ساحلی، مانند مانگروها، با کاهش دامنه امواج و تثبیت خطوط ساحلی، امکان حفاظت حیاتی در برابر طوفان‌ها و افزایش سطح دریا را فراهم می‌کنند.

در نتیجه بازسازی و حفاظت از تالاب‌ها باید به سیاست‌های ملی به همراه اهداف عملی وارد شود، نه فقط برای محدود کردن افزایش دما به ۱.۵ درجه سانتیگراد، بلکه برای کمک به مردم برای سازگاری با آب و هوای متغیر باید به حفاظت از تالاب‌ها توجه کرد.

۲) تالاب‌ها کانو‌ن‌های منحصر به فرد تنوع زیستی هستند

۴۰ درصد گیاهان و حیوانات جهان در تالاب‌ها زندگی می‌کنند. آن‌ها محل پرورش ماهی هستند، محل توقف و استراحت برای میلیون‌ها پرنده مهاجر هستند. متاسفانه یک چهارم از گونه‌های گیاهی و جانوری در سراسر جهان در معرض انقراض هستند. اگر از تالاب‌ها محافظت نکنیم، میلیون‌ها زندگی که به این محیط‌ها وابسته‌اند را تهدید می‌کنیم. در واقع، تالاب‌های سالم برای حل بحران طبیعت و احیای گونه‌های در حال انقراض بسیار مهم هستند.

تالاب ها و تنوع زیستی

۳) جهان بدون تالاب، جهانی بدون آب شیرین است

تالاب‌های سالم می‌توانند تا حد زیادی کیفیت آب را بهبود ببخشند. تالاب‌ها علاوه بر محافظت در برابر سیل و خشکسالی، منابع آب زیرزمینی را نیز تغذیه می‌کنند و محصولات طبیعی غنی از ماهی و مراتع و … را برای بیش از یک میلیارد نفر حفظ می‌کنند. انسان‌ها برای آب شیرینی که این تالاب‌ها ذخیره، نگهداری، تصفیه و فراهم می‌کنند، به تالاب‌ها وابسته هستند.

با توجه به اهمیت تالاب‌ها و مواردی که ذکر شد؛ باید اقدامات حفاظتی را برای تالاب‌ها افزایش دهیم و به تسریع تلاش‌ها برای مدیریت و احیای آن‌ها کمک کنیم. در حال حاضر در دهه حساسی برای اقدام هستیم و دولت‌ها باید اهداف بلند پروازانه و قابل اجرا برای حفاظت از تالاب‌ها داشته باشند. ما به سادگی نمی‌توانیم بدون تالاب‌ها زنده بمانیم.

روز جهانی تالاب

کنوانسیون تالاب‌ها یا کنوانسیون رامسر یک پیمان بین ‌دولت‌ها است که چارچوبی را برای حفاظت و استفاده هوشمند از تالاب‌ها و منابع آن‌ها فراهم می‌کند. این کنوانسیون در شهر رامسر ایران در سال ۱۹۷۱ تصویب شد. پیمان یا معاهده رامسر با تلاش اسکندر فیروز رییس وقت سازمان محیط زیست ایران به سرانجام رسید.

کنوانسیون رامسر در سال ۱۹۷۵ جنبه قانونی یافت و به اجرا درآمد. از آن زمان تقریباً ۹۰٪ از کشورهای عضو سازمان ملل متحد، از تمام مناطق جغرافیایی جهان، به عنوان “طرف‌های قرارداد” به آن پیوسته‌اند. این معاهده کشورهای عضو را ملزم به تعیین و حفظ تالاب‌های با اهمیت بین‌المللی و تشویق به استفاده خردمندانه از آن‌ها می‌کند. بیش از ۱۷۰۰ سایت با مساحت کل حدود ۱۵۰ میلیون هکتار در حال حاضر در این کنوانسیون به ثبت رسیده‌اند (آمار سال ۲۰۰۸). این کنوانسیون بر حفاظت و بهره‌برداری معقول از تالاب‌ها به ویژه در جهت فراهم ساختن زیستگاهی برای پرندگان آبزی تأکید می‌کند. طی گذشت سال‌ها، کنوانسیون گستره نگرش خود را چنان افزایش داده که تمام ابعاد حفاظت و بهره‌برداری معقول و پایدار از تالاب‌ها را در بر می‌گیرد و تالاب‌ها را در زمره اکوسیستم‌ هایی می‌داند که در حفاظت از تنوع زیستی و رفاه جامعه بشری اهمیت فوق‌العاده‌ای دارند.

زیبایی تالاب ها

۲ فوریه ۱۹۷۱–۱۳ بهمن ۱۳۴۹ روز تصویب این کنوانسیون، به نام روز جهانی تالاب‌ها (World Wetlands Day)   نام‌گذاری شده‌است. روز جهانی تالاب‌ها برای اولین بار در سال ۱۹۹۷ برگزار شد. هدف از برگزاری روز جهانی تالاب‌ها، افزایش آگاهی جهانی در مورد نقش حیاتی تالاب‌ها برای مردم و سیاره است. کنوانسیون رامسر هر سال شعارهایی متناسب با شرایط زیستی و جهان به منظور گرامیداشت روز جهانی تالاب‌ها اعلام می‌کند. در این روز با توجه به شعار اعلام شده جوامع محلی تالاب‌ها، فعالان محیط‌زیست و دولت‌ها رویدادهایی برگزار می‌کنند و ضمن تلاش برای آگاهی بخشی در خصوص اهمیت اکوسیستم تالابی، اقدامات و برنامه‌های خود را اعلام می‌کنند. اکثر گروه‌ها و افراد فعالیت‌های خود به مناسبت این روز را در سایت روز جهانی تالاب‌ها ( https://www.worldwetlandsday.org/ ) به اشتراک می‌گذارند.

۲ فوریه ۲۰۲۲ اولین سالی است که روز جهانی تالاب‌ها پس از تصویب آن توسط مجمع عمومی در ۳۰ اوت ۲۰۲۱ و در قطعنامه‌ای با حمایت ۷۵ کشور عضو به عنوان یکی از روزهای بین‌المللی سازمان ملل متحد شناخته شده و برگزار می‌شود.

تالاب‌ها برای بقای انسان بسیار حیاتی هستند. آنها از محیط‌های مؤثرترین دنیا هستند؛ مهد تنوع زیستی که آب و بهره‌وری را فراهم می‌کنند که بر زندگی بسیاری از گونه‌های گیاهی و جانوری برای بقا وابسته‌اند. تالاب‌ها برای بسیاری از فواید یا “خدمات اکوسیستم” ضروری هستند؛ از تأمین آب تا تأمین غذا و مواد ساختمانی، تنوع زیستی، کنترل سیل، شارژ آب زیرزمینی و مهار تغییرات آب و هوا. تحقیقات نشان می‌دهد که مساحت و کیفیت تالاب‌ها در بیشتر نقاط جهان به تدریج کاهش می‌یابد. به همین دلیل، خدمات اکوسیستمی که تالاب‌ها به انسان‌ها ارائه می‌دهند، دچار مخاطره می‌شوند.

مدیریت تالاب‌ها یک چالش جهانی است و در حال حاضر کنوانسیون ۱۷۲ کشور را به عنوان “طرف‌های قرارداد” شمرده است، که ارزش یک تعهد بین‌المللی به یک اکوسیستم منحصر به فرد را تأیید می‌کنند. روز جهانی تالاب‌ها بخشی از برنامه‌های اصلی این تعهد بین‌المللی برای کمک به حفظ ارزش‌ها و کارکردهای تالاب‌ها است.

گیاهان مهاجم تالاب ها

امروزه با توجه به افزایش فعالیت‌های بشر، تاثیرات مخرب آن بر محیط زیست به منطقه خاصی از جهان محدود نمی‌شود. از جمله این تاثیرگذاری‌های ویرانگر ورود گونه‌های غیر بومی به نقاط مختلف جهان بوده است که در طول سال‌ها با گسترش کشاورزی، افزایش مبادله‌های کالا، افزایش فعالیت‌های بشر و همچنین ویرانگری روزافزون محیط زیست، روند افزایشی داشته است. گرچه تنها شمار محدودی از گونه‌های غیربومی می‌توانند به گونه مهاجم تبدیل شوند ولی تاثیرات منفی این گونه‌ها بر جامعه‌های طبیعی و زراعی، سلامت انسان و دام و تغییر ویژگی‌های اکوسیستم چنان زیاد است که روند تحقیقات در این رابطه پیوسته در حال گسترش است.

از جمله یکی از این آسیب‌ها که به ویژه در سال‌های اخیر مورد توجه بسیاری قرار گرفته است، مسئله ورود گونه‌های گیاهی غیر بومی (مهاجم) به اکوسیستم‌های طبیعی می‌باشد، البته تمام گونه‌های غیر بومی زیان بار نیستند. گاهی گونه‌های غیر بومی به خوبی جذب اکوسیستم شده و موقعیتی مثل گونه‌های بومی پیدا می‌کنند. گونه‌های مهاجم گونه‌هایی هستند که بومی اکوسیستم نیستند و ورود آن‌ها باعث وارد آمدن ضررهای اقتصادی، محیط زیستی و یا ضررهای مربوط به سلامت انسان می‌شود. به طور کلی تهاجم‌ها تاثیرات عمده‌ای بر اکوسیستم دارند.

توسعه گونه‌های مهاجم به یک منطقه شامل سه مرحله است: -۱ ورود، -۲ توسعه سریع و -۳ تثبیت .

ورود گونه‌های مهاجم به یک اکوسیستم از جمله تنش‌های بیولوژیکی است. این تنش در رابطه با اثرات متقابل بین موجودات است که از طریق رقابت، گیاهخواری، شکارگری، انگلی و بیماری اعمال می‌شود. وجود عوامل دیگر تنش زا می‌تواند بر شدت اثرات وارده از این گونه‌ها در اکوسیستم‌های مورد نظر بیافزاید. تهاجم‌های زیستی باعث عواقب زیست محیطی جدی و زیان‌های اقتصادی در مقیاس محلی و جهانی شده است.

نوتریا

در فهرست گونه‌های گیاهی و جانوری غیربومی مهاجم در تالاب‌ها، گونه‌های مهاجم دومین عامل تهدیدکننده تنوع زیستی بعد از تخریب زیستگاه محسوب می‌شوند. در دنیا معرفی گونه‌های مهاجم، حدود ۴۰ درصد از گونه‌های در معرض تهدید را با خطر انقراض مواجه کرده است. به دلیل کمبود توافق‌های بین‌المللی در این زمینه، معمولاً دستورالعمل و راهنمای کارآمدی برای مواجهه با گونه‌های غیربومی وجود ندارد. هر کشور با توجه به سیاست‌های خود، مجموعه قوانینی را برای مقابله و مبارزه با گونه‌های غیر بومی و مهاجم تدوین کرده است. با این حال قوانین موجود خلاء های بسیاری برای مبارزه با گونه‌های غیربومی دارند.

برای مثال گیاه سنبل آبی که یکی از ۱۰ علف هرز مهاجم دنیا  و مهمترین گیاه مهاجم آبزی دنیاست در تالاب‌های شمال ایران از جمله تالاب عینک به وفور دیده می‌شود. این گونه به واسطه سرعت بالا در تکثیر و گسترش آلودگی نقاط مختلف، تهدیدی برای تنوع زیستی، توسعه‌ اقتصادی و رفاه بشر به شمار می‌آید.

مثال دیگر ماهی تیلاپیا است؛ ماهی تیلاپیا به دلیل سازگاری بالا با شرایط مختلف محیطی، نیاز اکسیژنی پایین، قابلیت رشد و تکثیر سریع، قابلیت تطبیق با انواع شوری آب، مقاومت نسبی در برابر بیماری‌ها و قابلیت تطبیق در انواع شرایط آب و هوایی در محیط‌های آبی مختلف به سرعت تکثیر یافته و به رقابت با گونه‌های بومی می‌پردازد که به همین دلیل به آن مرغ آبزی هم می‌گویند. این ماهی در سال‌های اخیر در آب‌های داخلی خوزستان به ویژه تالاب شادگان بسیار فراوان شده و باعث کاهش قابل ملاحظه گونه‌های بومی شده است.

بر اساس ماده ۳ قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالاب‌های کشور مصوب اردیبهشت‌ماه سال ۹۶ وارد کردن گونه‌های گیاهی و جانوری غیربومی مضر به تالاب‌ها ممنوع است و فهرست این گونه‌ها باید توسط سازمان تعیین و به‌طور رسمی منتشر شود. در اجرای این ماده؛ فهرست گونه‌های گیاهی و جانوری غیر بومی و مضر به تالاب‌ها منتشر شده است که در لینک زیر قابل مشاهده است:

 

زنان در تالاب

زنان در پایداری محیط زیست نقش عمده‌ای دارند. زنان بـا توجـه به نقشی که در عرصه‌های گوناگون دارند، قادر به تاثیر گذاری بسیار بـر محیط زیست هستند. در بسیاری از نقاط دنیا به ویژه نقاط روستایی، زنان از مهمترین نیروهای درگیر در امر کشاورزی و در نتیجه ارتباط مستقیم با محیط زیست هستند. در این زمینه زنان دارای دانش و تخصص بسیار در مورد مسائل مرتبط با محیط اطراف خود هستند. نقش آنان در کشاورزی، تربیت حیوانات، تهیه آب به ویژه در مناطق کویری، کـت و مراقبت از باغچه‌های خانگی، مصرف خانوار و… بسیار پر رنگ بوده و می‌توانند تاثیر بسیاری بر محیط زیست اطراف خود داشته باشند.

زنان در حفاظت تالاب‌ها نقش مهم و برجسته‌ای دارند و مشارکت آن‌ها می‌تواند به حفاظت از این اکوسیستم‌های حیاتی کمک کند. در این زمینه، نقش زنان به انواع مختلف تسهیل و توسعه پروژه‌ها، ارتقای آگاهی جامعه و حمایت از تدابیر حفاظتی مرتبط با تالاب‌ها می‌پردازد. برخی از این نقش‌ها عبارتند از:

حفظ و مدیریت محلی

زنان اغلب نقش مهمی در اجتماعات محلی دارند. شرکت زنان در فرآیندهای تصمیم‌گیری محلی و مدیریت منابع طبیعی می‌تواند به بهبود مستقیم مدیریت تالاب‌ها و حفاظت از آن‌ها کمک کند.

زیرساخت‌های اجتماعی

زنان در ایجاد و تقویت زیرساخت‌های اجتماعی در جوامع محلی نقش دارند. ایجاد شبکه‌های اجتماعی و تقویت ارتباطات محلی می‌تواند به اطلاع‌رسانی و همکاری برای حفاظت از تالاب‌ها کمک کند.

آگاهی ‌بخشی و آموزش

زنان به عنوان مربیان و معلمان در جامعه نقش دارند. آن‌ها می‌توانند آگاهی مردم را درباره اهمیت حفاظت از تالاب‌ها و تأثیرات مثبت آن‌ها بر زندگی مشترک افزایش دهند.

زنان و کشاورزی پایدار

کشاورزی پایدار

زنان در حوزه کشاورزی پایدار نیز می‌توانند نقش مهمی داشته باشند. این موضوع شامل استفاده بهینه از آب، کاهش آلودگی زیست‌محیطی و حفظ تنوع زیستی در محیط‌های کشاورزی است.

شغل‌های مرتبط با تالاب

زنان می‌توانند در زمینه‌های شغلی مستقیماً مرتبط با تالاب‌ها فعالیت کنند، از جمله مدیریت توریسم پایدار و مدیریت تالاب‌ها به عنوان محیط‌های پایدار.

 

به طور کلی و بر اساس مطالعات انجام شده؛ زنان عملاً اقدامات عملی بیشتری در جهت حفاظت از محیط زیست و استفاده بهینه از منابع انجام می‌دهند و در زندگی روزانه خود بیشتر از مردان در جهت حفظ محیط زیست اقدام می‌کنند. بنابراین افـزایش حضـور زنان در روندهای تصمیم سازی زیست محیطی نه تنها آگاهی آنان را نسبت به مسائل زیست محیطی افـزایش خواهد داد بلکه می‌تواند با انتقال دانش و تجارب روزانه، آن‌ها را به مشارکت فعالانه‌تـر در برنامه‌های مختلف ترغیب کند و در کل موفقیت طرح‌های حفاظت از محیط زیست را افزایش دهد.

با توجه به تعداد و انواع نقش‌های مختلفی که زنان در حفاظت تالاب‌ها می‌توانند ایفا کنند، مشارکت فعال آن‌ها از اهمیت به‌سزایی برخوردار است و به حفظ این اکوسیستم‌های مهم و حیاتی کمک می‌کند.